خاطراتی از شهید مدافع حرم؛ عباس آبیاری

  • سید فرشید:

عباس آبیاری تا آخرین نفس دست از دفاع برنداشت.

گویا وقتی که دشمن نزدیک عباس آبیاری شد، برای اینکه از آن ها تلفات بگیرد نارنجک را در دستش منفجر می کند. جراحت روی دستش مصداق این مدعاست.

عباس آبیاری با لباس سفید زیبایی به خواب یکی از دوستانش آمده بود.

دوستش پرسیده بود، عباس چه شد که جا ماندی؟

عباس گفته بود: «ما که به اینجا آمدیم، بردیم. شما ضرر کردید، شما جاماندید، ما جا نماندیم»

  • چهرقانی:

عباس آبیاری بسیار شجاع بود.

پشت خاکریز وقتی همه خوابیده تیراندازی می کردند، عباس آبیاری بر روی زانو نشسته تیراندازی می کرد. در حالی که دشمن به ۳۰ متری ما رسیده بود بازهم کوتاه نیامد و تا بلند شد، دشمن او را نشانه گرفت.

  • مادر شهید:

آن لحظه‌ای که عباس تیر خورده بود، من در خانه حالم به شدت بد شد و چون بیماری قلبی دارم، قلب درد گرفتم. پدر و دخترم نیز حال‌شان بد شد.

دو شب متوالی خواب مادرم که فوت کرده است را می‌دیدم که در خواب به من می‌گفت: «چرا نشسته‌ای و کارهایت را انجام نمی‌دهی؟ تو خیلی میهمان داری و باید حلوا و خرما آماده کنی.»

چند وقت پیش خواب عباس را دیدم که پاهایش روی زمین نبود!

گفتم: «بیا پایین»

گفت: «مامان نمی‌دانی بالا بودن چه لذتی دارد، ان‌شاء‌ا… می‌آیی و می‌بینی.»

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

۲ Comments

  1. ۱۷ دی ۱۴۰۱ at ۲:۰۵ ب٫ظ

    صادقی

    پاسخ

    سلام بر خانواده معظم شهدا.
    شهدای عزیز در اعلا اعلیین به چیزی احتیاج ندارند.
    مقامشان انشالله عالی‌تر.
    جان نا قابل ما به فدای خانواده مدافعین حرم مطهر اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین.

  2. ۲۷ دی ۱۴۰۰ at ۱:۱۲ ق٫ظ

    زهره ملکی

    پاسخ

    روحشان شاد و راهشان پر رهرو به شهدا مدیونیم و امیدوارم خجالتزدشان نشویم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search