از آزادسازی خیابان چالوس تا آزادسازی مهران!

درباره شهید سلمان ایزدیار :

آن زمان، خیابان چالوس؛ مهمترین خیابان کرج بود…

آن روز ختم اقوام یکی از مسئولین بود. به همین دلیل خیابان چالوس بسته شده بود و مردم در ترافیک سنگینی گرفتار شده بودند. همه ناراضی بودند و غر می زدند.

خبر ناراحتی مردم به گوش «سلمان ایزدیار» می رسد. فورا دست به کار می شود و پیگیر قضیه…

چیزی نمی گذرد که خیابان باز می شود. مردم می روند پی کار و زندگی شان، بی آنکه بفهمند چه کسی خیابان را باز کرد.

شهید سلمان ایزدیار، ناراحتی مردم را برنمی تابید. او برای آرامش مردم، از جان شیرینش هم گذشت و در عملیات آزادسازی مهران، جاودانه شد.

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search