تازه رفیق‌های صمد

گزارش یادواره شهید صمد یکتا

فاصله‌ها زیاد شده

شکاف‌ها ایجاد شده

ظواهر تغییر کرده

همه‌چیز عوض شده

آدم‌ها طور دیگری شده‌اند

ارزش‌ها رنگ و شکل دیگری به خود گرفته‌اند

اما بعضی چیزها ثابت مانده و بدون تغییر

مثل غیرت جوانان غیور، مثل قدردانی از بزرگان، مثل ارادت به قهرمانان و…

پنجشنبه دهم تابستان، چهار پنج جوانک دهه هشتادی گرد هم جمع شدند و بدون کوچکترین حمایت سازمانی و دولتی و ارگانی و نهادی، پول تو جیبی‌هایشان را روی هم گذاشتند تا نام یک شهید را و درواقع مرام او را برای خود و آدم های دور و برشان زنده کنند.

هوا گرم بود.

بچه‌ها بی‌تجربه بودند، اما پر انگیزه.

آنها از ساعت‌ها پیش از شروع مراسم، بند و بساطشان را در قطعه ۲۶ بهشت زهرا(س)، درست کنار مزار شهید صمد، پهن کردند و با شور و حرارت خاص سنشان، مشغول تدارک مراسم شدند.

طبیعی بود که بعضی کارها گره بخورد

اما در عوض، گره‌ها گشوده شد آن روز.

جوانکی غریبه آمد بر سر مزار صمد، تا عهد رفاقت ببندد و از او بخواهد مجوز قبولی‌اش در کنکور چند روز آینده را امضا کند.

زن و شوهری با سر و ریختی متفاوت، آمدند و چند دقیقه‌ای به عنوان ادای احترام بر سر مزار صمد زانو زدند تا نام خود را در فهرست ارادتمندان به صمد و رفقایش ثبت کنند.

جوان‌های بسیجی که پنجشنبه‌ها پرسه‌‌زنان میان قبور شهدا می‌چرخند هم آمدند. همان ‌که سعی می‌کنند همه کار خود را شبیه به شهدا کنند، حتی مدل لباس پوشیدن و حرف زدنشان را. به امید اینکه عاقبتی مشابه آنها داشته باشند.

و رفقای صمد؛ آنها هم آمدند تا نشان دهند که در همه چیز الگو هستند؛ هم در جنگ و جهاد، هم در مرام و معرفت.

و اینگونه به همت عشقی که در دل تازه‌رفیق‌های کوچک صمد افتاده، نام شهید صمد یکتا دوباره بر سر زبان لشکریان ۱۰ حضرت سیدالشهدا(ع) افتاد و رفقایش با خاطره‌بازی، یاد این فرمانده شهید خود را گرامی داشتند.

گزارش تصویری مراسم

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

One Comment

  1. ۱۵ تیر ۱۴۰۰ at ۱۰:۲۶ ب٫ظ

    [email protected]

    پاسخ

    چه روز خوبی بود واقعا حال دلمون خوب شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search