شهید سهراب کیا

نام : سهراب

نام خانوادگی : کیا

نام مادر : محترم مهرور

نام پدر : حجت الله

تاریخ تولد : ۱۳۳۹/۲/۹

محل تولد : ساوجبلاغ، روستای برغان

وضعیت تاهل : –

میزان تحصیلات :

سن : ۲۶ سال

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۴/۱۷

محل شهادت : مهران،قلاویزان

عملیات: مرحله دوم کربلای۱

یگان خدمتی : لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام

گردان: حضرت علی اکبر(ع)

مزار : کرج،برغان

زندگینامه

شهید سهراب کیا در دومین از از دومین ماه پاییز ۱۳۳۹ دیده به جهان گشود. پدرش حجت الله معلم و روحانی بود. اجداد وی، تعزیه خوان امام حسین علیه السلام بوده اند.

سهراب همزمان با آغاز جنگ تحمیلی و برای دفاع از ناموس و خاک پاک وطن به گروه فداییان اسلام پیوست. این گروه با فرماندهی دکتر چمران به انجام جنگ های چریکی و نامنظم شهرت داشتند. در واقع او در نخستین گروه اعزامی فدائییان اسلام که از شهر کرج راهی جبهه ها شد، حضور داشت.

وی سرانجام در منطقه مهران و در عملیات کربلای یک از ناحیه کمر مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به فیض شهادت رسید.

مزار شهید سهراب کیا در روستای برغان و در صحن امامزاده ی این روستا قرار دارد.

گفتنی است برادر بزرگتر او “سلیمان کیا” نیز به فیض شهادت رسیده است. وی که کارشناس حقوق بود و آخرین پست اداری اش معاون دادستان قرارگاه انقلاب بوده است، سال ۱۳۶۲ در منطقه “فکه” مفقودالاثر شد و هیچوقت اثری از پیکرش به دست نیامد.

خاطره

خاطراتی از شهید سهراب کیا:

 

وی از زمان حضورش در جبهه ها تا روز شهادتش سه مرتبه به جبهه رفت:

یکبار در منطقه “دهلاویه” مجروح شد؛ به گفته هم سنگرش مدت سه شبانه روز زیر علوفه ها پنهان شدند به طوری که خانواده اش تصور می کردند سهراب شهید شده است. در همین ایام بود که دکتر چمران نیز به فیض شهادت نایل شد.

 

او “تیربارچی” بود و شهید محمدی که کمک تیربارچی او بوده و پس از شهید کیا به شهادت رسیده گفته بود: “وقتی سهراب از ناحیه کمر مورد اصابت ترکش قرار گرفت، او را از خاکریز پایین آوردم و سعی کردم جلوی خونریزی اش را بگیرم؛ اما شدت خونریزی زیاد بود و سهراب پس از نیم ساعت شهید شد.”

 

نمایه محتوا : آرشیو سایت گردان حضرت علی اکبر(ع)

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search