شهید مسلم محمدی

نام : مسلم

نام خانوادگی : محمدی

نام مادر :

نام پدر : موسی

تاریخ تولد : ۱۳۱۶/۱۰/۹

محل تولد : قزوین،آوج

وضعیت تاهل : –

میزان تحصیلات :

سن : ۴۹ سال

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۵

محل شهادت : شلمچه

عملیات: مرحله تکمیلی کربلای۵

یگان خدمتی : لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام

گردان: حضرت علی اکبر(ع)

مزار : کرج،امامزاده محمد

دلنوشته

دلنوشته فرزند شهید مسلم محمدی

(عباس محمدی)

سلام بر غیور مردان و غیرتمندان دلاور گردان حضرت علی اکبر(س) که افتخار استان البرز هستید. مایه فخر و مباهات است برای حقیر که نوشته هایتان را می خوانم و عکس های دلنشین و زیبا و سرشار از خلوص و معنویت تان را نظاره گرم، که به مصداق آیه مبارکه ۱۷۴ سوره مبادکه آل عمران هستید.

فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ

پس با نعمت و بخششى از جانب خدا [از میدان نبرد] بازگشتند در حالى که هیچ آسیبى به آنان نرسیده بود و همچنان خشنودى خدا را پیروى کردند و خداوند داراى بخششى عظیم است .

🔅 دفاع مقدس برای مردم ما با وجود انسانهایی پاک و عاشق سندی ماندگار از ایثار و شهادت ، دلاورمردی و غیرت و عزت تاریخ هشت ساله خود در خاطرات و حوادثی که بر انقلاب اسلامی گذشته است میباشد. دفاعی مقدس که در مظلومیت، حقانیت و در عین حال صلابت و استواری با حضور مردان و زنان با ایمان در جبهه حق بر علیه استکبار جهانی شکل گرفت. که برگ زرینی از افتخارات نسلی است که خود را سرباز روح الله خواندند. و پیامشان برای نسل بعد از خود این بود که از ولایت جدا نشوید تا آسیبی به مملکت شما نرسد.

انسانهای باغیرتی که تن های گل نشان و ستبر خود را در برابر سرب داغ سپردند تا تکه تکه شوند ولی کشور اسلامی، عزت و اقتدار ملی، باورها و اعتقادات عمیق دینی و … تکه تکه نشود.

آنجاییکه شهیدانی با تأسی به سرور و سالار شهیدان سر از تنشان جدا شد، ولی نگذاشتن سلاحی بدست دشمن بیافتد. و ثابت کردند که سلاح ایمان و شهادت همیشه پیروز است و در راه دین، گر جدا گردد تن ز سر، باکی نیست، اما بماند رهبرم. (بخشی از وصیتنامه شهید مسلم محمدی)

آنجاییکه شهیدانی که بدنشان قطعه قطعه شد، تا ثابت کنند شهادت؛ مرد را غیرت است.

آنجاییکه شهیدانی آماج گلوله های بی امان خصم قرار گرفتند، ولی استوار ، با تأسی به ارباب ادب و غیرت، علمشان که سلاحشان بود را زمین ننهاند.

آنجاییکه شهیدانی مانند سرو راست قامت در برابر دشمن گلوی نازنین خود را به تیر دشمن سپردند. تا بگویند علی اصغرها و علی اکبرها در کربلای ایران زیادند.

آنجاییکه شهیدانی در جای جای خاک پاک جبهه ها بدنبال لیلی خود عاشقانه گام بر می داشتند. با روحیه و ایمانی راسخ که جوان ایرانی همیشه آن را به رخ بدخواهان و خناسان کشیده است. به سوی معبود شتافتند، تا عشق را معنی کنند.

آنجاییکه شهیدانی تن رعنای خود را فدای آرمانهای خود کردند و از همه چیز و عزیزترین هایشان گذشتند تا ثابت کنند بعد از سالها هجمه های ظالمانه دشمنان در این مملکت هنوز هم دلیر مردان با غیرت هستند تا یار و یاور ولی امر خود و گوش به فرمان باشند.

آنجاییکه شهیدانی با تنگی نفس های وقت و بی وقت شان گاز های سمی پر از قصاوت و حقد و حسد دشمنان این مرز و بوم در ژرفای جان خود فرو می برند و در سکوت خفه می کنند تا همچنان ثابت کنند که رویای گرگها هیچگاه تعبیر نمی شود.

با تو سوختیم که بدانیم چه می کشی ولی احساس سوختن به تماشا نمی شود.

با این باور که شهیدان زنده اند و هرگز نمی میرند به ابن فکر می کنم که با یاد و خاطره شهدا و وجود گرانقدر شماها آیا در شهر من دیگر کسی به پیش پای تان به احترام می ایستد؟

طعنه ها زده اند بی خردان به رزمندگان، ایثارگران به فرزندان، همسران و مادران و پدران شهدا ، می پرسم که آیا این زخم کهنه مداوا می شود؟

ولی خون شهدا که بر زمین ریخت خریدار آن خدا می شود. و “عند ربهم یرزقون” را معنا می دهد.

برای دریا شدن باید با موج روبرو شد و برای اسطوره گردیدن باید حقیقت را دید و از جان شیرین گذشت تا افسانه ها را به واقعیت تبدیل کند.

مراقب باشیم در زمانه فتنه ها و وارونه کردن روایتها دفاع مقدس تحریف نشود.

حقیر ناچیز ملتمس دعای خیر شما عباس محمدی؛ فرزند شهید مسلم محمدی

وصیتنامه

بخشی از وصیتنامه شهید مسلم محمدی:

در راه دین، گر جدا گردد تن ز سر، باکی نیست، اما بماند رهبرم.

نمایه محتوا : آرشیو سایت گردان حضرت علی اکبر(ع)

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search