شهید نادعلی رستمی به روایتِ محمود گودرزی (وزیر ورزش)
در یکی از اولین روزهای عملیات خیبر، در منطقه کوشک و طلائیه آتش سنگینی میان ما و دشمن پدید آمد. رزمندگان از طریق بیسیم درخواست کمک و مهمات کردند.
اوضاع خوب نبود.
به همراه شهید نادعلی رستمی و اسماعیل رفیعی همراه با خودروی وانت لندکروز که عقبش پر از خرج آرپیجی و تعدادی دبه آب بود، راه افتادیم.
شدت حملات هوایی و بمباران دشمن به حدی بود که دو طرف جاده (هور) به صورت فواره به آسمان پرتاب می شد. هر لحظه احتمال می رفت یکی از این خمپاره ها به ماشین اصابت کند و ماشین با توجه به باری که داشت، منفجر شود. به عینه می توانستیم گلوله سرخ پرتاب شده از لوله تانک دشمن را ببینیم.
تمام تلاشمان این بود که این مهمات را به خط برسانیم اما اوضاع آنقدر خراب بود که مردد بودیم جلو برویم یا به عقب برگردیم.
در آن هنگام نادعلی رستمی که همیشه بشاش و بذلهگو بود و با همان خونسردی و آرامش همیشگی اش مرتب جمله امام (ره) را تکرار می کرد: “جنگ جنگ است و عزت و شرف ما در گرو همین مبارزه است”. او همچنین می گفت: “ما سر را در طبق اخلاص گذاشتیم و دو دستی تقدیم امام کردهایم. هدف؛ ادای تکلیف و اطاعت از امام است.”
او حقیقتا جانش را کف دستش گرفته بود و با عشق می راند.
عاقبت، یک روز حین تردد به منطقه، خمپاره ای به خودروی او اصابت کرد و نادعلی را با ندای یا علی به دیدار اربابش نائل کرد.
وی در عملیات والفجر ۸ به فیض شهادت رسید.
منبع: بازنویسی از اینترنت