تحقق انقلاب اسلامی در شرایطی معادلات استکبار را در منطقه به چالش کشانید که بیشترین آسیب را متوجه منافع ایالات متحده آمریکا کرد.
از همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، دسایسی و فتنه های دشمنان انقلاب به اشکال مختلف نمود پیدا کرد و شاهد بودیم که در مقاطع انقلاب یکی پس از دیگری، دخالتها و توطئههای آمریکایی آن آشکار شد و هرجا آشوب و اغتشاش خودی نشان داد رد پای استکبار جهانی به وضوح دیده میشد.
از غائلهی کردستان تا طرح خودمختاری و تفرقه افکنی فیما بین شیعه و سنی، حمایت از گروهها و تسلیح آنها و تشدید جنگ در کردستان و آذربایجان غربی و مناطق و شهرهای کردنشین از جمله حادثهی شهر نقده در آذربایجان غربی که آن شهر را کانون شورش و گردنکشی ضد انقلاب کرد و بر طبل اختلاف و تفرقهی اقوام ترک و کرد و فارس، کوبید.
اطلاق لانهی جاسوسی به محل سفارت آمریکا در آن مقطع که دیوارهای آن فرو ریخت و فتنهها خیلی زود آشکار گردید، زیبنده ترین واژهای بود که از لسان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی بر جانها نشست و تشت رسوایی آمریکا را از بام به زیر انداخت.
هرچند دولت موقت، عملاً مخالفت خود را با آن فتح بزرگ و فتح سنگرهای عداوت و تفرقه و توطئه و فتنه، اعلام کرد وخطر تقابل آمریکا را با بوق و کرنا در رسانهها- مصاحبهها و مطبوعات تسری داد، اما خروش انقلاب و ایمان و تعهد بصیرت جوانان دانشجو و دلسوزان نظام در تصرف سفارت آمریکا چون سیلی بنیان کن، تحلیلها-هشدارها- دل نگرانیها و گوشزد کردن امپراطوری شیطان بزرگ را به حاشیه برد و بر همه آنها خط بطلان کشید.
آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند
هنگامی که حامیان و دوستداران ایالات متحده در داخل کشور و همسو با آنان خارج نشینان، ابر قدرتی و قلدری حاکمان کاخ سفید را به انحاء مختلف، تحلیل و تفسیر کرده و ترس افکنی را در جامعه ترویج کردند هواداران و هوا خواهانی قابل توجه در کشور برای خود دست و پا کردند و با ایده پردازی و تفسیرهای متفاوت تلاش داشتند، قریب الوقوع و سایهی جنگ آمریکا را بر ایران اسلامی حتمی و قطعی قلمداد کنند و با نظریه پردازیها باب مذاکره با ایالات متحده را، علاج دفع جنگ و خطر حتمی حملهی آمریکا و همپیمانان او تلقی میکردند، همه نگاهها به واکنش و دیدگاه حضرت امام بود و ناگهان پیام پر معنا و سراسر پر نور و مشعشع و شجاعانهی خمینی کبیر بر همه آن تحلیل ها – ترس افکنیها و ترویج رعب و وحشتها پایان داد و آمریکائیان را در موضع انفعال برد بیش از پیش انزوا را ماحصل قلدریها و یکه تازیهای آنان قلمداد کرد و در شرایطی که نهال نظامی مردمی و کفر ستیز و ظلم افکن هنوز ریشه در خاک نداشت، جهان را در بهت و حیرت و تفکر فرو برد و مستضعفان را جانی دوباره داد… آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند…
در ظاهر چون سایر سفارتخانههای خارجی، سفارت آمریکا هم امور مربوطه دیپلماتیک و تنظیم روابط و رتق و فتق امور سیاسی را عهده دار بود، اما در نگاهی دیگر، نیمهی پنهان و چهره واقعی آمریکاییها که نمایانگر ترویج خشونت- تجزیه طلبی- تفرقه- زیاده خواهی و دخالت در سایر کشورها و در ادامه، لشکرکشی و تسلط بر اقتصاد- منابع نفتی- زیرساختها و رسیدن به امیال خویش، همگی جزء لاینفک سیاستهای ویران کنندهی ایالات متحده بود و اقدامات کینه ورزانه و ستیزه جویانهی آمریکا همسو با حامیانش به ویژه رژیم اشغالگر قدس و پس ماندههای حکومت پهلوی در مقابله نظام نوپای جمهوری اسلامی از جمله تلاشهای مستمر آنان در رویارویی با انقلاب اسلامی است. اگرچه در دقایق نخست فرو ریختن دیوار توطئه و آشوب سفارت آمریکا، کارکنان شاغل در آنجا، اقدام به از بین بردن بسیاری از سوابق خیلی محرمانه و طبقه بندی شده کردند و با دستگاهها و سیستمهای خرد کننده کاغذ تلاش در جهت امحای آنها نموده اند، اما در ادامه و با کوششهای فراوان و زحمات دلسوزان و متخصصان متعهد انقلابی، بخش عمدهای از همان اسناد و مستندات خرد شده جمع آوری و با مداقه و حوصله و تدبیر و چینش آنها در کنار هم، دستهای آمریکاییها در سفارت باز شد و همین اسناد بازخوانی شده در ادامه به کتابها و مجلاتی تبدیل شد که در بخشهای مختلف کشور از مراکز علمی پژوهشی گرفته تا دانشگاهها و کرسیهای آزاد اندیشی و بسیاری از جوامع علمی-تحقیقاتی مورد بهره برداری قرار گرفت تا پرده از چهره استکبار کنار رود و برای همیشه رسوا شود.
به دنبال رسوایی و انزوای استکبار جهانی در جریان فروریختن دیوارهای لانه جاسوسی و شوک سهمگینی که از این فتح الفتوح در آمریکا وارد گردید و در شرایطی که ساکنان کاخ سفید و همچنان مبهوت و دچار استیصال و درماندگی و بن بستی شدید بودند، شکست دگربارهی آنان در تهاجم به خاک ایران در کویر طبس با آن همه خسارات و تلفات انسانی، چونان آواری سنگین بر آنان گران آمد و انعکاس آن شکست فراتر از مخیله و تفکرات بشریت در رسانهها و مطبوعات و خبرگزاریهای منطقه و جهان، بیش از پیش بر پوشالی بودن و ضعف حاکم بر ابرقدرتی آمریکا، مهر تایید زد و نشان داد که قلدری و رجزخوانیهای ایالات متحده عملاً ناکارآمد بوده و این ملتها هستند که میتوانند بر سرنوشت خویش تصمیم گیرنده باشند.
تحقیقا بیان امام خمینی چه در مقطع تسخیر لانه جاسوسی که آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب سال ۱۳۵۷ تلقی فرمودند و چه در شکست تهاجم آمریکا در صحرای طبس که دانههای برخاسته از طوفان شن را امر الهی خواست پروردگار متعال دانستند، منشوری ماندگار و درسی بسیار عبرت آموز برای همیشهی تاریخ بوده و شکی نیست که استکبار جهانی از آن درس آموزی امام خمینی تا مدتها درگیر این دو شکست خواهد بود و تلخکامی هایش از این دو حادثه بسیار عظیم در حافظهی تاریخی و فراموش ناشدنی است.
تسخیر لانه جاسوسی، نقطهی عطفی برای استکبار ستیزی و شاخصی برای پوشالی بودن هیمنه و ابرقدرتی آمریکا گردید.
رهاورد این اقدام شجاعانه بایسته دانشجویان پیرو خط امام و جوانان متعهد انقلابی در وهله نخست کوتاه کردن دست و دست اندازی حاکمان کاخ سفید از ایران اسلامی بود.
ناکام ماندن نقشه پررنگ و لعاب سفارت نشینان آمریکایی از دیگر دستاوردهای فتح لانه جاسوسی بود. در سطح منطقه و جهان هم، هیبت و مجسمهی قدرت برتر آمریکا فرو ریخت و کشورها و دولتی که با آمریکا مشکل داشتند و یا ناگزیر از تن دادن به باج خواهیهای او بودند و همچنین زیر سیطرهی افزون طلبی او قرار داشتند، از این اقدام جسورانه و بن بست شکن که منجر به تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و افشای اقدامات ناقض حقوق بشر و دخالتهای متجاوزانهی ایالات متحده و همپیمان هایش گردید، نور امید و اعتماد به نفس در خود دیده و در رفتارشان با آمریکای جهانخوار تجدیدنظر کردند.
در آن لحظاتی که فاتحان سفارت آمریکا از در و دیوار بالا میرفتند، جهان وارد عرصه نوینی از روابط دیپلماسی با استکبار میشد.
ایالات متحده در بن بست شکنی ما، خود به بن بست رسید و هرچقدر جهت خروج از این بن بست پیش رویش به آب و آتش زد و واسطه تراشید و تهدید کرد پیشنهاد امتیاز داد و همه توش و توانش را خرج خروج از این بحران به کار گرفت و هزینه کرد، با اتمام اینها انقلاب مسیر خودش را ادامه داد تا استکبار بداند از این پس قدرتی مقتدر به پشتوانهی مردم در منطقه ظهور کرده و رویارویی و پنجه افکندن با او کاری عبث و ناممکن خواهد بود. حماقت آمریکاییها بدین جا ختم نشد و در کمال توهمات و خیال پردازیها در تدارک تهاجمی به ایران به قصد آزادسازی همه گروگانهای محبوس دست زدند.
جلسات فشرده یکی پس از دیگری، ترسیم نقشهی راه و بهره گیری از همهی توان نظامی، بررسی و مداقهی فضاهای عبور هوایی، مناطق کور و غیرقابل دسترسی سایتها و رهگیریهای کنترلی از سوی ایران و بهره گیری از تجارب کارشناسان و مقامات ارشد ارتش آمریکا و سایر متحدانش در اروپا، بررسی چند باره مسیر تهاجم و در نهایت اطمینان خاطر از قطعی بودن و هموار شدن راه برای رهایی و آزاد کردن گروگانها و تجاوزی آشکار به ایران اسلامی، عملاً نقض کنوانسیون و قوانین مصوب سازمان ملل را محقق ساخت.
اما شاهد بودیم که در صحرای طبس چگونه گرفتار هزیمت طوفانی شدید شدند و در همان صحرا و برهوت کویر زمین گیر و از پای درآمدند.
اوج این شکست بزرگ و فروریختن امپراتوری شیطان بزرگ در کلام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران متبلور شد که فرمود: آن طوفان شن از الطاف خداوند بر ما بود و آن شنها مامور بودند تا متجاوزان آمریکایی را در همان کویر طبس غافلگیر و آنان را به هلاکت رسانند…
از لابلای اسناد خرد شده که توسط کارکنان سفارت آمریکا به مخزنهای امحاء سرازیر شده بود و با تلاشهای دانشجویان پیرو خط امام و نیروهای انقلابی قابل بازخوانی شدند، برنامه ریزیهای آمریکا برای ایجاد کانونهای آشوب و پایگاههای ترویج شورش و اغتشاشات با هدف سرنگونی نظام اسلامی و استفاده از لیدرها و هدایت کنندگان، ترویج ناامیدی و اندوه و آیندهی مبهم بسیار چشمگیر بود. استفاده از نیروهای نفوذی و استقرار آنان در نهادها و مراکز قدرت به قصد کنترل اوضاع و به روز شدن مسیر اهداف استکبار، ترویج شبهات خلل در اعتقادات و ناتوانی رهبری در اداره کشور، ارزیابی مستمر از قومیتها و فرق مذهبی در راستای ایجاد شکاف و اختلاف افکنی با دیگر اقوام و ملیتها، تروج و اشاعهی تفکر جدایی دین از سیاست و ایجاد زمینه برای به حاشیه بردن روحانیت و ولایت فقیه و نبود ساز و کار ایشان برای پیشرفت کشور و تحقق رفاه و آسایش. ترویج و تبلیغ بن بست در پیشرفت و موفقیت جوانان و نمود یأس و آیندهای تاریک. تلاش و زمینه سازیهای اثرگذار در جهت ترویج فساد و بی تفتی در جامعه و کمرنگ کردن اعتقادات دینی نسبت به حجاب تلاش در جهت زدودن انگیزه در سطح جوانان و آینده سازان، تلاشهای جدی برای استقبال از مواد مخدر و مشروبات الکلی در سطح گستردهای از جامعه و درگیر کردن آحاد مردم با حجم گستردهی مصرف آن. ارتباط با وابستگان رژیم شاهنشاهی در داخل کشور و آن دسته از نظامیان و وفادار به حکومت معدوم پهلوی که از بدنه ارتش پاکسازی شدند، همچنین خارج نشینانای که در جریان شکل گیری انقلاب اسلامی کشور را ترک کردند مسئولیتهای مهمی را درحلقهی نزدیک به شاه عهده دار بودند، همانانی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، از پای نشسته و زمینههای ایجاد تشنج و بحران را در کشور با همسویی دوستان سینه چاک و رقم زدند و به نحوی در جریان حوادث کردستان هم دخیل بودند.
در بررسیهای اسناد لانه جاسوسی و وجود شواهد و قراین موجود، محرز شد که ارتباطی سازماندهی شده و مستمر به طرق مختلف با صاحب منصبان حکومت پهلوی به انجام رسیده، آنانی که عهده دار مسئولیتهای کلیدی در ردههای لشکری و ارتش بودند آن بخش از صاحب منصبان تشکیلات دولتی و کشوری اعم از وزیران و مقامات ارشد نظام پهلوی که در راس آنان نخست وزیران و عوامل سرکوب ملت در واپسین روزهای سقوط حکومت خودکامه پهلوی. به خصوص ارتباط منسجم با شاپور بختیار و حلقههای وابسته و نزدیکان او در چالش کشانیدن نهضت اسلامی و کلید خوردن زمینه هایی برای ایجاد شکاف و بحران در جمهوری اسلامی به ویژه ایجاد تشتت و اختلاف و تحقیق کودتا و نافرمانیها از نظام جمهوری اسلامی توسط ارتش اهم از نیروی هوایی-زمینی- دریای و سایر قوای نیروهای مسلح.
در ادامه شاهد بروز و انجام کودتا هایی البته نافرجام چون کودتای نقاب در محل پایگاه شکاری شهید محمد نوژه واقع در چندین کیلومتر از شهر همدان و در نزدیکی شهر کبودرآهنگ بودیم که در این کودتا از مدتها قبل در یک برنامه ریزی بسیار حساب شده و تشکیل اطاقهای فکر چینش عناصر توانمند ارتش و نیروی هوایی با مرکزیت پایگاه هوایی شهید نوژه همدان که مداقهی طراحی این کودتا نشانگر سرمایه گذاری، سازماندهی و امیدواری عوامل و دست اندرکاران کودتا به موفقیت قطعی او بوده است.
با نافرجام ماندن کودتای نقاب و دستگیری بخشی از عوامل آن، ویژه کادرهای ارتش و خلبانان عمل کننده در آن کودتا، پرده ازچگونگی- طراحی- تشکل و حجم عملیات کودتا، کنار رفت و معلوم گردید که ضد انقلاب و طراحان آن کودتا چگونه میخواستند مراکز عمده تصمیم گیری و حیاتی جمهوری اسلامی را هدف قرار داده و با قتل عام متصرف شوند.
جماران- ریاست جمهوری- صدا و سیما- مجلس شورای اسلامی، پایگاههای ارتش جمهوری اسلامی و مراکز شاخص و برجسته از جمله اهداف کودتاگران بود.
همهی موقعیتهای استراتژیک و فعال و موثر کشور از دسترس حملات ویران کننده هدایت کنندگان آن کودتای نافرجام، خارج نبود.
تدبیر و فروریختن دیوارهای سفارت آشوب- تفرقه- بحران و تجزیه ایران از سوی جوانان انقلابی، خوابهای طلایی استکبار در سرنگونی جمهوری اسلامی را آشفته کرد و ذوق زدگی آنان را در اقدامات رو به جلو توهم توطئه در سفارت آمریکا یأس و شکست قطعی و بسیار تلخی مبدل کرد.
عباس پاسیار