نام: شعبانعلی | نام خانوادگی: نژاد فلاح | نام پدر: عباسعلی
تاریخ ولادت: ۱۳۳۷ | محل ولادت: ساوجبلاغ | سن: ۲۸
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ | شهادت: عملیات کربلای ۴
مزار: ساوجبلاغ – شهرک خور – گلزار شهدا | سمت: معاونت بهداری لشکر ۱۰ سیدالشهدا
زندگینامه شهید شعبانعلی نژاد فلاح
شعبان علی چهارمین فرزند خانواده بود. او سال ۱۳۳۷ در شهرک خور ساوجبلاغ دیده به جهان گشود.
وی در سنین خردسالی به مکتب رفت تا قرائت قرآن را بیاموزد و در ۷ سالگی وارد مدرسه شد. دوران ابتدایی را در زادگاهش با موفقیت سپری نمود سپس جهت گذراندن دوران راهنمایی و دبیرستان به شهرهای همجوار یعنی نظرآباد و هشتگرد رهسپار گردید.
در طول دوران تحصیل چه دردوران ابتدایی وچه دردوران متوسطه علاوه بر وظیفه اصلی تحصیل درکارهای کشاورزی به خانواده کمک می کرد و یکی از ارکان مهم در اداره کارهای کشاورزی خانواده محسوب می شد.
با توجه به اینکه فاصله محل تحصیل او (هشتگرد) از روستا حدود۱۰کیلومتر بود و این فاصله را می بایست با وسیله نقلیه تردد می کرد اما به خاطر قناعت و صرفه جویی و نیز جهت به دست آوردن فرصت بیشتر برای مطالعه اغلب زودتر حرکت می کرد و پیاده به مدرسه می رفت.
در سال ۵۵ ضمن داشتن مسئولیت کتابخانه اسلامی مسجد جامع روستا موفق به اخذ دیپلم تجربی گردید.
در راستای فعالیت های سیاسی مذهبی خود در روستا جلسات قرائت قرآن تشکیل داد و در جمع دوستان به بیان مسائل و احکام پرداخت.
با توجه به نبوغ و استعداد خاصی که داشت توانست در دو آزمون ورودی دانشجویان پزشکی اعزام به هندوستان و همچنین پذیرش دانشجویان دوره خلبانی پذیرفته شود اما بنا به موقعیت استثنایی کشور از این تصمیم منصرف گردیدو در همین زمان وارد تشکیلات ضدشاهنشاهی گردید و همراه برادران خود (شهیدان رضا و غیاث و اسدالله) و سایر دوستان و همراهان در تظاهرات ضد دیکتاتوری شرکتی فعال جسته و در پخش اعلامیه های رهبر کبیر انقلاب اسلامی نقش ویژه ای ایفا نمود.
سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و برای مدتی در قسمت اطلاعات خدمت کرد اما به علت داشتن تجربه در امور بهداری به بهداری سپاه انتقال یافت.
او یکی از بنیان گذاران بهداری سپاه ناحیه کرج به شمار می رفت و متخلق به اخلاق کامله الهی بود به طوریکه در عین قاطعیت بجا دارای اخلاق و خویی بسیار آرام و بی صدا بود و گفتارش آرام و آرامش دهنده و امیدوارکننده بود.
نژاد فلاح در این زمان به دانشگاه راه یافت و در رشته مدیریت، تحصیلاتش را ادامه داد؛ اما هیچگاه از حضور در میدان نبرد غافل نشد و دلاورانه در عرصههای پیکار حضور یافت.
وی در طول سالهای خدمت در سپاه، مسئولیتهایی بیشماری همچون مسئولیت بهداری سپاه کرج، معاونت بهداشت و درمان سپاه کرج، هماهنگ کننده کلیه گردانها در لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص)، معاونت ستاد پشتیبانی جنگ، عضویت در شورای فرماندهی سپاه کرج و معاونت بهداری لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام را پذیرفت.
وی در هنگام نبرد با دشمن بعثی دو بار مجروح و بستری شد.
نژادفلاح با وجود مصدومیت شیمیایی در عملیات کربلای ۴ شرکت کرد و در تاریخ ۴/۱۰/۱۳۶۵ هنگام گرفتن وضو براثر اصابت ترکش خمپاره به قلب در سن ۲۸ سالگی به عرش الهی قدم گذارد و پیکر مطهرش در شهرک خور گلزار شهدای ساوجبلاغ به خاک سپرده شد.
از او دو فرزند پسر به یادگار ماند.
قسمتی از وصیت نامه شهید شعبانعلی نژادفلاح
خدایا اگر بدانم در درگاه تو مورد مقبولیت واقع می شوم، اگر مشکلات به اندازه تمامی کوهها بر گردنم فشار آورند آهی نخواهم کشید.
خدایا دوست دارم که خود را در خون خود ودر راه تو با اخلاص کامل غوطه ور ببینم.
قدر وصیت نامه را کمتر از خون ندانید زیرا موج های خون ممکنش است در شرایط مختلف تاریخ شکسته شود و به فراموشی سپرده شود. نگذارید اهداف و حرکت اسلامی این انقلاب عظیم که به رهبری خمینی بت شکن آغازین گرفته به فراموشی سپرده شود.
ای برادران با صبر و توکل پیش بروید و به یاد شهدا باشید، ای خانواده های شهدا از نفاق دوری نمائید و با از دست دادن شهیدان در راه خدایتان هرگز سست نشوید، بلکه با ایمان بیشتر راه آنان را ادامه دهید و در فرصتهای مختلف بر قبور شهدا حاظر شوید تا از تشویش خاطر های مادی دنیا دلتان آرام گیرد.
و اما ای یاسر گرامی،
تو مسئولیت سنگینی بعد از من به دوش خواهی داشت، مسئولیت تو بسی سنگین و دشوار است. تو بایستی در سنگر شهدا به لقاء الله پیوسته را پرکنی و به دور از هرگونه گروهگرائی باشی و فریب ظواهر گروهکهای به ظاهر صالح را نخوری و تنها فرزند اسلام و قرآن باشی و از روحانیت (رهبر) مبارز زمان خود پیروی نمایی و اسلام را بر همه چیز مقدم داری و اسلام در هر کجای دنیا به نیروی تو نیاز داشت هجرت کنی و به جهاد در راه خدا بپردازی و زندگی دلفریب دنیا را به آخرت ترجیح ندهی.