شهید ابوالقاسم میرزایی سومین فرزند خانواده بود. او ۲۱ تیرماه ۱۳۴۳ در خانواده ای کم بضاعت در تهران دیده به جهان گشود.
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه عمار گذراند و بعد از آن به دلیل کمبود درآمد خانواده، روزها در مغازه ها کارگری می کرد و شب ها درس می خواند.
پسر غیور و با اخلاق خانواده میرزایی که گویی رفتار نیکش را از نام نیک دبستانش وام گرفته بود، سال ۱۳۶۱ وارد جبهه شد و سالها عمارگونه جنگید. تا آنکه در یازدهمین روز از یازدهمین ماه سال ۱۳۶۶ در عملیات بیت المقدس در منطقه ماؤوت به آنچه لایقش بود رسید.
“شهیدابوالقاسم میرزایی” در تاریخ ۲۱بیست و یکم ۱۳۴۳در تهران در خانوادهای مذهبی و مسلمان اما کم درآمد و مستضعف دیده به جهان گشود. شهید میرزایی سومین فرزند خانواده بودند. از همان کودکی دارای اخلاق شایسته و نمونهای بودند. به والدینش احترام زیادی قائل بود و پس از سپری کردن دوران کودکی وارد مدرسه ابتدایی در تهران به نام عمار شدند و تحصیلات ابتدایی را به پایان رسانید و به دلیل کمبود درآمد خانواده ناچار دست از تحصیل کشید و به کارگری در مغازهها میپرداخت و شبها به تحصیل ادامه میداد و در مدرسهای در تهران به صورت شبانه تحصیل نمود و هنگام پایان دوره راهنمایی وارد بسیج شد و فعالیت نظامی خود را پشت سر گذاشت و به دلیل علاقه فراوانی که به خدمت نظام داشت، وارد سپاه پاسداران شد و به فعالیتهای خود ادامه داد. مدت یک سال از ورودش به سپاه میگذشت که پس از آموزش نظامی در سال ۶۱ به جبهههای غرب اعزام شدند و از همان سال تا زمان شهادتش در جبهه حضور داشت.
در سال ۶۳ ازدواج کرد که ثمره ازدواجش ۲ فرزند به نامهای محمدمهدی و محسن میباشد که سرانجام پس از چندین سال خدمت در جبهههای مقدس در تاریخ ۱۱یازدهم بهمن ماه ۱۳۶۶ در عملیات بیت المقدس بر اثر اصابت ترکش در ماووت عراق به فیض شهادت نائل آمد و بدن پاکش را در امام زاده محمد به خاک سپرد.
قسمتی از وصیت نامه
شهید ابوالقاسم میرزایی (۱۳۶۶-۱۳۴۳ تهران)
به جبهه می روم تا عهد و پیمانی که در خیابان ها و مساجد با شعار «الله اکبر» با خدای خود و با امام خویش بستم، ادا کنم و این را بدانید که آگاهانه در این راه قدم نهاده ام؛ چرا که خون سرخ شهیدان از هابیل تا حسین (علیه السلام) و از حسین (علیه السلام) تا شهدای کربلای جنوب و غرب ایران صدایم می زنند که چرا نشسته ای؟ ما در عصری هستیم که باید خون بدهیم تا اسلام عزیز با ظهور مهدی عزیز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیروز شود … و از شما امت حزب الله می خواهم که قدر این نعمت رهبری را که جز لطف خداوند هیچ چیز دیگری نیست، بدانید و شکر خداوند را به جا آورید. خدای ناکرده حرکتی انجام ندهید که قلب نازنین او را ناراحت کنید و بلرزانید؛ زیرا او نماینده ی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله و سلم) از ما نخواهند گذشت.
One Comment
۲۱ اسفند ۱۳۹۸ at ۷:۱۴ ب٫ظ
مطیع ولایت
همانگونه که امام خمینی عمارها داشت. امام خامنه ای هم عمارها دارد. ما گوش بفرمان رهبریم