شیعۀ مظلوم
درباره شهید نصرالله جورکش بعد از پیروزی بزرگ رزمندگان در عملیات کربلای 5؛ تعدادی از سختکوشان این عملیات درخشان، تشویق و به زیارت خانهی خدا رفتند. نصرالله جورکش و برادر بزرگش حاج رضا نیز جزو زائرین حج ابراهیمی آن سال شدند. حجی که…
شهید دغدغهمند
شهید نصرالله جورکش به روایت سردار خادم الحسینی نسبت به امام خمینی عشق خالصانه و پاکی داشت. نام امام؛ جلای قلبش بود. اسم امام که میآمد، اشک در چشمانش حلقه میزد. روی مواضع امام خیلی تاکید میکرد و میگفت: به رهبر نگاه کنید.…
رو در رو با خدا
شهید نصرالله جورکش به روایت برادر محمدحسن مبحوت یقین داشتم ارتباط روحی خاصی با خدا دارد که اینچنین به وجد میآید. دل به دریا زدم و عاقبت، یکروز رفتم سراغش. با کمی مِن مِن و این پا و آن پا کردن، گفتم: انگار…
جلسه تدوین تاریخ رزم لشکر۱۰ سیدالشهدا (ع)
امروز سه شنبه 27 اردیبهشت 1401 جلسه تدوین تاریخ رزم لشکر۱۰حضرت سیدالشهدا(علیه السلام ) باحضورسردارحاج علی فضلی در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد. در این جلسه گزارش قرارگاه شهید صادقی که مسوولیت عملیات های شمالغرب لشگر10 در سال های 1366 و ابتدای…
آرزوهایی که رنگ عوض کردند
خاطره دکتر داریوش شکیبی درباره شهید رضا برومند مدتی از دوران نوجوانیام را افتخار داشتم که با دو شهید عزیز شهید رضا برومند و شهید محسن چراغی، در دبیرستان مرحوم محمد نراقی در محله نیاوران تهران همکلاس و دوست بودم... سال 1365 بود...…
سختتر از عملیات!
به خاطر دارم که از پادگان امام علی سنندج، رفتیم به "دوپازه" جهت پدافندی. بعد از حدود یکماه پدافندی، ما را به اردوگاه قائم بردند و از آنجا نیز، چند روز بعد، سوار بر کامیون رفتیم تا پل سیدالشهدا علیه السلام. به پل…
جورکش فاطمی
شهید نصرالله جورکش به روایت برادر اسدی عاشق عاشق حضرت امام بود. یک عکس زیبا از امام داشت که آن را گذاشته بود لای تقویمش. بارها اصرار کرده بودم که آن عکس را به من بدهد، اما هردفعه امتناع میکرد. بعد با شوخی…
بزرگداشت عملیات سیدالشهدا (ع) در فکه
با هدف بزرگداشت یاد و خاطره حماسه سازان عملیات سیدالشهدا (ع)، جمع کثیری از فرماندهان، رزمندگان و خانوادههای معظم شهدای لشکر 10 سیدالشهدا علیه السلام در منطقه عملیاتی فکه (یادمان شهدای فکه) حضور یافته و با برگزاری مراسمی، یاد و خاطره شهدای این…
درد را دوست دارم!
ارديبهشت 1360 بود که طرح آزادسازي ارتفاعات بازيدراز در دستور كار قرار گرفت. محسن وزوایي هم در تمام مراحل شناسائي اين حمله حضور داشت و همانجا بود که با خلبان شهيد شيرودي ارتباط صمیمانهای پيدا مي كرد. در آن عمليات، فرماندهي محور چپ…
رفتنی شدم…
همیشه قبل از نماز، خودش را در آینه نگاه می کرد و محاسنش را شانه می زد. این بار، مدتی به آینه خیره شد و دست آخر گفت: داداشی رفتنی شدم، مطمئنم که ساعتهای آخر است... این را که گفت، پشتم تیر کشید،…