همیشه در قلب منی
درباره شهید داریوش جولانی پسرم سال ۱۳۴۵ به دنیا آمد و سال 1365 به شهادت رسید؛ یعنی 20 سال تمام. در کودکی بسیار ساکت و آرام بود. گاهی جلوی در خانه می ایستاد و بچه ها را که در میدان بازی می کردند…
یک عمر چشم انتظاری
خاطراتی درباره شهید بهنام حاجی آقایی به روایت مادر شهید میگفتند: در عملیات کربلای 5 مجروح شده بود. گلوله بازوی راستش را شکافته بود اما باز هم به مبارزه ادامه داده بود. عملیات که تمام شده بود، در سرشماری دیده بودند خبری از…
عینکی که اینبار نشکسته بود
درباره شهید مصطفی آزادگان به روایت مادر شهید مصطفی بچه تر و تمیزی بود. او موقع حمام هم نداشتیم ولی در عین حال که روی اسراف آب حساس بود، خیلی تمیز بود. منظم بود و کارهایش سر ساعت بود. روزهای اوج گرفتن انقلاب،…
یوسف گم گشته باز آمد…
خاطره درباره شهید یوسف جعفرقلی سه ماه و نیم از اعزامش به کردستان می گذشت که خبر شهادتش برای خانواده آمد. خانواده، با دلهایی آکنده از غم و اندوه، سه نفر راه راهی کردستان کردند تا پیکر پسرشان را بیاورند، اما معلوم شد…
غرق در پول!
خاطره ای درباره شهید محمداسماعیل آخوندی به روایت مریم آخوندی (دختر شهید) پدر شهیدم «محمد اسماعیل آخوندی»، مسئول کمک رسانی لشگر ده سیّدالشّهدا بود. او با بیانات خود؛ از ساعتها پیش از آغاز نمازجمعه و بعد از اتمام نماز، با روشنگری، تبلیغ، مردم…
پیام خانواده شهید نصرالله ایزدی
مردم با چشمی باز برخورد کرده و انقلاب اسلامی و دین اسلام را یاری نمایند و همگی با وحدت پیرو خط امام خمینی (ره) و امام حسین (ع) باشند. در قبال خانواده شهدا که فرزندانشان را برای این آب و خاک و حفظ…
گاهی صدای شهدا را میشنویم…
مصاحبه یکی از خبرنگاران جاضر در جبهه با شهید عباس بیات خبرنگار: هماینک مصاحبهای داریم با یکی از رزمندگان پر توان اسلام که آماده عملیات سرنوشت ساز است. ضمن تشکر از این برادر میخواهیم خود را معرفی کند و از اینکه آماده این…
درس بخوان دختر!
درباره شهید عبدالله قره تگینی به روایت خواهر شهید من تا کلاس پنجم بیشتر درس نخواندم. نه علاقهای به مدرسه داشتم و نه آن زمان کسی به چنین مسائلی اهمیت میداد. خانه نشین شدم و از این وضعیت راضی بودم.از ماه مهر گذشته…
او هنوز هست…
درباره شهید مصطفی آزادگان به روایت خواهر شهید از وقتی مصطفی شهید شده، ما هیچوقت فکر نمیکنیم که نیست و دیگر حضور ندارد. او همیشه با ما ارتباط معنوی دارد و راهنماییمان میکند. مثلا در مورد ازدواج خود من، در خواب راهنمایی کرد…
عروسکم
درباره شهید صیاد مهدیزاده یک روز شهید مهدی زاده از راز دختردارشدناش بعد از بیش از ۱۰ سال گفت. او گفت: سالهای سال بود از نعمت فرزند بیبهره بودیم. خیلی راز و نیاز کردیم. با همسرم نذری کردیم و قرار شد اگر خدا…