شهید دغدغهمند
شهید نصرالله جورکش به روایت سردار خادم الحسینی نسبت به امام خمینی عشق خالصانه و پاکی داشت. نام امام؛ جلای قلبش بود. اسم امام که میآمد، اشک در چشمانش حلقه میزد. روی مواضع امام خیلی تاکید میکرد و میگفت: به رهبر نگاه کنید.…
رو در رو با خدا
شهید نصرالله جورکش به روایت برادر محمدحسن مبحوت یقین داشتم ارتباط روحی خاصی با خدا دارد که اینچنین به وجد میآید. دل به دریا زدم و عاقبت، یکروز رفتم سراغش. با کمی مِن مِن و این پا و آن پا کردن، گفتم: انگار…
آرزوهایی که رنگ عوض کردند
خاطره دکتر داریوش شکیبی درباره شهید رضا برومند مدتی از دوران نوجوانیام را افتخار داشتم که با دو شهید عزیز شهید رضا برومند و شهید محسن چراغی، در دبیرستان مرحوم محمد نراقی در محله نیاوران تهران همکلاس و دوست بودم... سال 1365 بود...…
سختتر از عملیات!
به خاطر دارم که از پادگان امام علی سنندج، رفتیم به "دوپازه" جهت پدافندی. بعد از حدود یکماه پدافندی، ما را به اردوگاه قائم بردند و از آنجا نیز، چند روز بعد، سوار بر کامیون رفتیم تا پل سیدالشهدا علیه السلام. به پل…
جورکش فاطمی
شهید نصرالله جورکش به روایت برادر اسدی عاشق عاشق حضرت امام بود. یک عکس زیبا از امام داشت که آن را گذاشته بود لای تقویمش. بارها اصرار کرده بودم که آن عکس را به من بدهد، اما هردفعه امتناع میکرد. بعد با شوخی…
یک تیر و دو نشان
فکه به دست دشمن افتاده بود و مأموریت بازپسگیری آن، به محمدحسن حسنیان و حسین اسکندرلو که فرماندهان موفق تیپ سیدالشهدا علیه السلام بودند، واگذار شد... آنها با یک تیر، دو نشان زدند: هم موفق شدند دشمن را از مناطق تصرف شده عقب…
همیشه در خط مقدم
درباره شهید محمدحسن حسنیان – فرمانده گردان المهدی شهید محمدحسن حسنیان فعالیت سیاسی اش را از دوران متوسطه آغاز کرد. او در هفت سالگی وارد دبستان شده و تا دوران سیکل دانش آموز کوشایی بود، اما در دوران متوسطه با مربیانی روبرو شد…
رفتنی شدم…
همیشه قبل از نماز، خودش را در آینه نگاه می کرد و محاسنش را شانه می زد. این بار، مدتی به آینه خیره شد و دست آخر گفت: داداشی رفتنی شدم، مطمئنم که ساعتهای آخر است... این را که گفت، پشتم تیر کشید،…
فرمانده اسبسوار
پنج شش نفر بودند، مقابل چندصد نفر عراقی! محسن هم آنموقع گلویش مجروح شده بود. سه تا تیر خورده بود و با همان حال، جبهه را هم اداره می کرد... قدرت فریاد زدن نداشت... به بچه ها گفت: تکبیر بگویید و بعد، به…
فرماندهای که میخواست صدام را اسیر کند + فیلم
محسن وزوایی را به عنوان فاتح بازیدراز میشناسیم. بازیدرازی که خوب به یاد دارد وقتی شهید وزوایی به همراه همرزمانش دیدند در محاصره دشمن قرار دارند و از نیروهای کمکی خبر نیست، شروع به خواندن سوره فیل کردند و بعد از لحظهای دشمن…