مستند تا آخرین نفس (نسخه کامل)
مستند تا آخرین نفس (نسخه کامل) مستند تا آخرین نفس، روایتی از مجاهدتهای شهید سید احمد قریشی یکی از فرماندهان خدوم لشکر فاطمیون است. در این مستند برای نخستین بار تصاویری از حضور شهید قریشی در هشت سال دفاع مقدس استفاده شده که…
برایت دعا کردم…
حاج احمد؛ انسانی با اخلاص، صبور و بسیار خنده رو و با محبت بود. او در تمام این سالها، هرگز دست از مجاهدت بر نداشت و نه تنها در هشت سال دفاع مقدس، بلکه در تمام عمر خود مشغول دفاع از دین و…
سردار شهید مدافع حرم حاج سید احمد قریشی (فیلم)
برشی از مصاحبه سردار شهید مدافع حرم حاج سید احمد قریشی درخصوص شهید نصیری
تولدت مبارک فرمانده عزیزم
هرشهیدی را که دوستش داریکوچه دلت را به نامش کنیقین بداندر کوچه پس کوچه هایپر پیچ و خم دنیاتنهایت نمےگذارد… بگذاردر این وانفسای دنیا"فرمانده ی دلت" دوست شهیدت باشد.دست در دست شهدا بگذار و ببین چطور زندگیت تغییر میکند و به خدا نزدیک…
چشمهای تار
شهید حسین حیدری به روایتِ مادر شهید حسین همیشه میگفت: مادر دعا کن تا گمنام شهید شوم. اگر هم پیکرم بازگشت، قبل از خاکسپاری، اول خودت داخل قبرم برو و بعد از آن خاکم کنید. او همانطور که آرزو کرده بود، مفقودالاثر شد…
سی سالگیِ ندیده
درباره شهید محمد کاشیها به روایت همسر شهید: دانش آموز دوره راهنمایی که بودم، شبی در خواب دیدم با مردی ازدواج خواهم کرد که شهید می شود. رفتم سراغ تعبیرش. نوشته بود "به تاخیر می افتد" دانستم که این اتفاق به یقین برایم…
پاکسازی جاده بوکان_مهاباد از ضد انقلاب
آخرین ماموریت عملیاتی تخریب لشکر10 سیدالشهداء (ع) در دفاع مقدس مردادماه سال 67 روزهای سرنوشت ساز جنگ بود. دشمن بعثی اوایل مردادماه سال 67 قصد تصرف اهواز را داشت و دو سه روز بعد هم با منافقین به طمع تصرف کرمانشاه تا تهران…
روایتی از شهیدمجید داوودی راسخ؛ برادر صد ساله رزمندگان
به بهانه سالروز آزادی اسرای ایرانی از بند عراق یک سرهنگی بود که بچه ها اسمش را پلنگی گذاشته بودند، در دل سنگی رقیب نداشت، این تا پای هواپیما با ما آمد، و تا لحظه آخر راست می رفت و چپ می آمد…
عشق مادر و پسری
درباره شهید رضا ایزدیار پدر و مادرمان را عاشقانه دوست داشت. گاهی کله ی سحر بیدار می شد، می رفت نان می خرید و پیاده می آمد خانه تا مادر نانش گرم و تازه باشد. گاهی هم می گفت: اگر ظرف داری برایت…
شیر زن دیار تنهایی
درباره شهید نادر نادری به روایت همسر شهید نادر نادری [دختر مرحوم حاجی بخشی] علاوه بر پای چپش که در جبهه جا گذاشته بود، انگار دلش را هم در آن وادی نورانی گذاشته بود و با خود نیاورده بود که هر بار که…