شهید حسنِ دوست داشتنی!
شهید حسن احسانی نژاد به روایتِ برادر عبدالله آهنگر من و شهید احسانی نژاد با یکدیگر در سپاه کرج همکار بودیم. یک بار که دلیل تغییر نام خانوادگی اش از جانی به احسانی نژاد را پرسیدم، او ضمن خاطره ای گفت: یک روز…
به یاد شهید علی اصغر ابراهیمی
دل نوشته خانم راضیه ابراهیمی دختر سردار شهید علی اصغر ابراهیمی: چه دلتنگیم در نبود وجودشان و چه سرخوشیم با حسشان... هر سال روز معلم برای همه یاد آور جشن و سرور است و برای ما یادآور غم هجران و چه دشوار…
از فکه تا مکه
شهید حسین اسکندرلو به روایت مادر شهید حرفش را می زد، حتی اگر می دانست برایش سنگین تمام میشود. یکبار مرا به مدرسه خواستند. مدیر می گفت: حسین با معلمش جر و بحث کرده. علت را پرسیدم. گفت: به معلمش گفته: خانم! شما…
از ۱۲ اردیبهشت تا ۱۲ اردیبهشت
لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) / از راست (شهید حسین اسکندرلو فرمانده گردان علی اصغر(ع)-برادر عاطفی-برادر محمد حسن حسنیان) بهار بود اما خصم زبون، فکه را به خزان کشیده بود... رزمندگان لشکر 10 سیدالشهدا علیه السلام، در حالی که آمادۀ رفتن به مرخصی بودند،…
فرمانده محسن (نماهنگ)
فرمانده محسن خواننده: مجتبی الله وردی شاعر: میلاد عرفانپور تنظیم: امید رهبران
مصاحبه کوتاه با شهید محسن وزوایی
مصاحبه کوتاه با شهید محسن وزوایی، فرمانده تیپ سیدالشهدا علیه السلام، پس از عملیات بازی دراز
خدا خودش درست می کند!!!
به روایتِ شهید محسن وزوایی: خدا را شاهد می گیرم هنگامی که به واسطه ی اصابت گلوله تانک زخمی شده بودم و خون زیادی از بدنم رفته بود، به کمک الهی نجات پیدا کردم و در بیمارستان زجر زیادی می بردم! آنگونه که…
کربلا را برای آیندگانم می خواهم…
به روایتِ مادر شهید محسن وزوایی: از بیمارستان که مرخص شد، هنوز به یک ماه نرسیده، برگشته جبهه! حسابی عصبانی شدم. بهش گفتم: محسن! تو با این وضعیت چجوری میخوای بجنگی؟ تو که دست راستت کار نمیکنه! عضله بازو دست راستش کاملا…
فرمانده اصلی
فقط 6 نفر توانستند خودشان را بالاي ارتفاع 1050 «بازي دراز» برسانند. فرمانده این عملیات حساس؛ «محسن وزوايي» بود. عملیات سختی بود. دشمن بعثی؛ آشکارا و در مقابل بود. دشمن نفوذی و منافقین و محدودیت هایی که بنی صدر ایجاد کرده بود هم…