هدایت در صحنه
سردار بهمن محمدی نیا به روایت همرزمان: عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار شهید بهمن محمدینیا آمد و به ما گفت: «بچهها از هیچ چی نترسید» گفتیم: «برادر محمدینیا ما نیروهایمان نسبت به دشمن كم است، مهماتمان هم رو به اتمام است…
صبور اما خشمگین!
حسین در سختترین لحظات جنگ و زیر فشار سنگین کار، خم به ابرو نمیآورد. هیچکس او را عصبانی نمی دید. اما... در مقابل ضرر به بیتالمال طاقت نمیآورد و از کوره در میرفت. نسبت به مراقبت از بیتالمال، حساسیت زیادی داشت. یکروز به…
مهمان نوازی!
محمدامین احمدی فقیه: تابستان سال 1369 بود... به شهرستان تویسرکان سفر کرده بودم. گفتم حالا که آنجا هستم، سراغ گلزار شهدای شهر را بگیرم و به زیارت مزار مطهر همرزم شهیدم عبدالصالح رفعت هم بروم. وارد گلزار شدم... خیلی گشتم، اما مزارش…
صلابت ماندگار
روایت سردار شهید مدافع حرم حاج احمد غلامی از سردار شهید مرتضی سلمان طرقی با سلام و درود به شهدای جنگ تحمیلی به خصوص شهید عزیز آقا مرتضی سلمان طرقی که یکی از اسوه های گذشت و شجاعت بود و حالا هم نزد…
خانهی بالاشهری و خوی پایین شهری
در خانهی 500 متری بالای شهرشان، هر چه لب تر می کرد، برایش حاضر بود. اما او به جای سوار شدن بر ماشین آنچنانی پدر و دور دور در شهر با سوسول های هم محلی اش، زندگی در خاک و خل جبهه…
چگونه “رستگار” شد؟…
شهید حاج کاظم رستگار، شخصیت خاص و منحصربفردی داشت. اینگونه نبود که یک شبه رستگار شده باشد. او رستگار به دنیا آمد، رستگار زیست و رستگار رفت...
انسان های ناب
هنوز هم وقتي به ياد مي آورم كه شهید«شعبانعلي نژادفلاح» حتي درآن شبهاي سرد زمستان كه برف و باران و كولاك رفت و آمد به روستا را غيرممكن مي كرد