استوار چون کوه
خاطره ای درباره شهید محمداسماعیل آخوندی به روایت مریم آخوندی (دختر شهید) پدرم « شهید اسماعیل آخوندی» در کودکی از نعمت مادر بی بهره شد و در ابتدای دوران نوجوانی به منظور تأمین معاش، مشغول کار شد. تحمّل سختی ها به او روحیّه؛…
بلیط یکطرفه
درباره شهید صمد یکتا به روایت همسر شهید به توصیهی یکی از دوستان به کارهای جهادی میپرداختم. با توجه به تعطیل شدن دانشگاه فرصت برای انجام چنین کارهایی مهیا شده بود. اولین بار شهید را در منطقهی سر پل ذهاب دیدم. او را…
شهیدی که تاریخ شهادتش را در وصیتنامه نوشته بود
درباره شهید محمدحسین چیذری به روایت مادر شهید اتفاق جالبي پيش از تولد محمدحسين رخ داد. هنگامي كه او را باردار بودم خواب برادرم كه از سادات و روحانيون است را ديدم. او در خواب به من گفت: اسم فرزندت را محمد، حسين…
روحیه دار و روحیه بخش
درباره شهید ابوطالب مبینی به روایت جعفر طهماسبی در منطقۀ عملیات بودیم. درگیری هنوز شروع نشده بود و منتظر اعلام رمز عملیات و فرمان شروع بودیم. هوا تاریک بود. اما دشمن منور می زد که دید داشته باشد. ساعت حدودا 11 شب بود…
اگر رضایت حضرت زهرا(س) را میخواهی، رضایت بده
درباره شهید ابوطالب مبینی پدر ابوطالب در دوران مجردی روزی در مسجد سنگی، پای سخنان شیخ فخرالدین حجازی وصف حضرت ابوطالب عموی پیامبر(ص) را می شنود با خود تصمیم می گیرد اگر روزی خداوند فرزند پسری به او عطا کرد نام او را…
از آغوش امام هشتم تا آسمان
درباره شهید ابوالفضل دهقان آزاد به روایت جعفر طهماسبی درگیر عملیات در اطراف دریاچه دربندیخان بودیم که دشمن شیمیایی زد. همه ی بچه هایی که آنجا بودند به فاصله چند ثانیه یا چند دقیقه به شهادت رسیدند. تنها تخریبچی که با گاز شیمیایی…
جسم های ضعیف، روح های قوی
درباره شهید ابوطالب مبینی به روایت جعفر طهماسبی بعد از عملیات بیت المقدس ۲ در زمستان ۶۶ با تعدادی از بچه های گردان تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع) برای ماموریت های تخریب و احیانا مین گذاری مقابل دشمن بر روی ارتفاعات پوشیده از برف قمیش…
شهادت پاداش سید باقر بود
به روایت سردار سرتیپ بسیجی «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و از همرزمان سردار شهید «سیدباقر طباطبایینژاد»، در سخنرانی مراسم گرامیداشت شهید (مرداد 1394) در مسجد الزهرا (س) از همان اوایلی که به خدمت سید باقر رفته…
او با ماست
درباره شهید اسماعیل رستمی یک سالی از شهادت همسرم می گذشت. یک روز عصر همراه فرزند کوچکم رفته بودیم بیرون از خانه. آن روزها حال روحی خوبی نداشتم. بچه هم مدام بهانه می گرفت. در مسیر برگشت، به خواربارفروشی محل رفتم تا برایش…
او که در غرب، ماندنی شد
روایت «اکبر غمخوار» از شهید «سید باقر طباطبایینژاد» «سید باقر طباطبایینژاد» در عین شجاعت بسیار زیاد، بدن بسیار قوی داشت. زمانی که کشتی میگرفت، همه را زمین میزد و کسی حریف او نبود. از سویی دیگر معلومات اسلامی بسیار بالایی داشت و بسیار…