خاطرات, درباره شهید

مایۀ مباهات

شهید محمود زارعی اقدم به روایت مادر شهید درود بر تو مادر کوچک بود. 6-5 سال بیشتر نداشت که دوست داشت برود مسجد. فاصلۀ مسجد تا خانه‌مان دور بود و نگذاشتم برود. خیلی گریه کرد.‌‌‌‌ می‌گفت:‌‌‌‌ می‌خواهم بروم مسجد، تکبیر بگویم. آنقدر گریه…

خاطرات, درباره شهید

پرستارِ مادر

شهید محمود زارعی اقدم به روایت مریم زارعی اقدم خواهر شهید محمود یک سال از من کوچکتر بود، اما قرن‌ها از من جلوتر. از همان کودکی نسبت به پوشیدن کفش و لباس نو، بی‌رغبت بود. در دوره ای که همۀ شادی بچه‌ها این…

خاطرات, درباره شهید

بوی بهشت

شهید محمود زارعی اقدم به روایت مریم زارعی اقدم؛ خواهر شهید اهل راز و نیاز و عبودیت بود. بندۀ سالک خدا بود. حدودا 20 ساله که بود، بسیاری از روزها متوجه‌‌ می‌شدم بوی خوشی‌‌ می‌دهد. می پرسیدم: چه عطری زده‌ای محمود؟ چقدر خوشبوست!…

خاطرات, درباره شهید

آخرین سفر

شهید محمود زارعی اقدم به روایتِ مجتبی زارعی اقدم برادر شهید سال 65 که پای من هم به جبهه باز شد، احساس کردم تازه دارم برادرم را می‌شناسم. نزدیک عملیات کربلای 4 بود. محمود که آنموقع فرمانده دسته بود، برای خودش قبر کنده…

خاطرات, درباره شهید

جلوتر از امام جماعت!

شهید محمود زارعی مقدم به روایتِ حاج محسن حبیبی امام جماعت مسجد المهدی عج شش سالی می شد که با محمود از طریق مسجد آشنا شده بودم. هرچه می گذشت، معنویش بیشتر می‌شد. گفتارش آنقدر شیوا و رفتارش چنان مودبانه بود که همه…

خاطرات, درباره شهید

از لباس روحانیت تا لباس غواصی!

شهید محمود زارع اقدم به روایت علی حسینی؛ همسر خواهر شهید برادر همسرم بود، اما مثل برادر خودم دوستش داشتم. با هم صمیمی بودیم و ارتباط خوبی داشتیم. محمود بسیار مظلوم و متواضع بود. در آن 4 سالی که‌‌‌ می‌شناختمش، هرگز ندیدم آزارش…

شهدا

شهید محمود زارعی اقدم

نام : محمود نام خانوادگی : زارعی اقدم نام مادر : زینب خاتون شیرزادی نام پدر : محمد تاریخ تولد : 1345/2/9 محل تولد : تهران وضعیت تاهل : مجرد میزان تحصیلات : دوم دبیرستان – حوزه (پایان سطح 1) شغل: طلبه -…

HomeCategoriesAccountCart
Search