شهدا

شهید محسن تاجیک

نام : محسن نام خانوادگی : تاجیک نام مادر : خدیجه نام پدر : حسین تاریخ تولد : 1331/2/6 محل تولد : ورامین وضعیت تاهل : متاهل میزان تحصیلات : سال دوم اکابر سن : 34 سال تاریخ شهادت : 1365/3/4 محل شهادت…

شهدا

شهید علیرضا ایوب نیا

نام : علیرضا نام خانوادگی : ایوب نیا نام مادر : زهرا نام پدر : شکرالله تاریخ تولد : 1345/1/3 محل تولد : اردستان وضعیت تاهل : مجرد میزان تحصیلات : تا سوم منوسطه رشته برق سن : 19 سال تاریخ شهادت :…

شهدا

شهید جواد احسانی

نام : جواد نام خانوادگی : احسانی نام مادر : کبری نام پدر : کریم تاریخ تولد : 1347/4/28 محل تولد : روستای صفاییه وضعیت تاهل : مجرد میزان تحصیلات : تا پایان دوره راهنمایی سن : 18 سال تاریخ شهادت : 1365/3/4…

خاطرات

شبی با شهدا

روایتی شنیدنی از سردار محمد هادی، فرمانده گردان المهدی(عج)، درباره دلبستگان کراواتی به شهدا! چند سال پیش، روزی پدر شهیدی با من تماس گرفت و گفت: می‌خواهم کسی را بفرستم خدمتتان. از شما می‌خواهم چشمانتان را هَم بگذارید! گفتم: چشم. چند روز بعد؛…

خاطرات

روایت در صحنه

به روایتِ سردار محمد هادی، فرمانده گردان المهدی(عج)   سالها قبل؛ رییس جمهور وقت، معاونانش و وزرا و وکلا را با هواپیمایی مخصوص بردند شلمچه. حاج آقا فضلی هم به ما و تعدادی از فرمانده‌گردان‌ها ابلاغ کردند که برویم شلمچه برای توضیح و…

خاطرات

از “گردان المهدی” به “موکب المهدی”

به روایت سردار محمد هادی، فرمانده گردان المهدی(عج) سالها پیش؛ به عنوان جمعی از مدیران سازمان حج، رفته بودیم به ستاد. هنگامی که حکم موکب‌ها به ما ابلاغ شد، مسئول ستاد به من گفت: آقای هادی! شما بروید نجف. آنجا یک هتل نیمه‌کاره…

خاطرات

حال و هوای گردان المهدی(عج) بعد از عملیات کربلای۵

حال و هوای گردان المهدی (عج) بعد از مرحله دوم عملیات کربلای 5 به روایت برادر علیرضا مرادخانی مرحله دوم عملیات کربلای ۵ به پایان رسیده بود و در آستانه شروع مرحله سوم عملیات بودیم. فرمانده گردان برادر نبی‌اله احمدلو در مرحله اول…

خاطرات

هادیِ گردان المهدی

به روایتِ سردار هادی ، فرمانده گردان المهدی (عج) گردانی با سه فرماندۀ شهید همۀ گردان‌های لشکر ده سیدالشهدا به مثابه یاران واقعی سیدالشهدا پای کار جنگ بودند و لشکریان سیدالشهدا همچون اربابشان تا آخرین نفس در میدان رزم تلاش می‌کردند تا نشان…

دل نوشته

بوی خوش بابا

در چهاردهمین روز از تابستان گرم 1400 قسمت شد تا برای دومین بار بنشینم پای خاطرات سردار احمدلو؛ فرمانده گردان المهدی(عج). از همان نخستین جلسه انگار نیرویی مرا می‌کشید پای صحبت سردار. وگرنه مرا چه به مصاحبه؟! من سالهاست که در کنج دنجی…

HomeCategoriesAccountCart
Search